ترجمه مقاله

ترصد

tarassod

۱. انتظار داشتن.
۲. به کسی یا چیزی چشم دوختن و آن را زیر نظر داشتن؛ مراقب بودن.
۳. چشمداشت.
۴. نگهبانی.

۱. انتظار، چشمداشت
۲. پاس، مراقبت، نگهبانی
۳. کمین
۴. انتظارکشیدن
۵. مراقب بودن

ترجمه مقاله