ترجمه مقاله

ترقب

taraqqob

۱. مراقب بودن.
۲. انتظار داشتن.
۳. انتظار؛ چشمداشت.

۱. انتظار، چشمداشت
۲. پاسداری، ترصد، دیدهبانی، مراقبت

ترجمه مقاله