ترمتایلغتنامه دهخداترمتای . [ ] (اِخ ) از امرای دوران منکوقاآن است که بفرمان منکوقاآن به نوکاری امیر ارغون منصوب گشت . و رجوع به جهانگشای جوینی ج 2 ص 255 و 258 شود.
ترمتایلغتنامه دهخداترمتای . [ ت َ / ت ُ م َ ] (اِ) پرنده ای است شکاری بمقدار پیغو از جنس سیاه چشم . (برهان ). مرغی شکاری از جنس سیاه چشم . (ناظم الاطباء). جانوری است شکاری در جثه بمقدار بیغو اما ظن غالب این است ت که این لغت ترکی باشد که صاحب جهانگیری پارسی گمان
ترمتایفرهنگ فارسی عمیدپرندهای شکاری از نوع بازهای سیاهچشم که پرهایش به رنگ زرد و دارای لکههای سیاهوسفید است.
طرمطیلغتنامه دهخداطرمطی . [ ] (اِخ ) از امرائی بود که در قرن ششم هجری به مقامات بلندی در دربار سلاطین سلجوقی کرمان نائل آمده است . رجوع به فهرست تاریخ افضل شود.
فرایند ترمیتیthermite processواژههای مصوب فرهنگستانواکنش گرمازایی که با گرما دادن به آلومینیم بسیار ریز بر روی یک اکسید فلزی باعث کاهش اکسید میشود
نوکاریلغتنامه دهخدانوکاری .[ ن َ / نُو ] (حامص مرکب ) تازه کار بودن . مبتدی بودن . (فرهنگ فارسی معین ). نوکار بودن . رجوع به نوکار شود. || (اصطلاح مقنیان ) با کاری تازه بر طول قنات افزودن . رجوع به نوکار شود. || نوکری . (فرهنگ فارسی معین ) :</s
سنگکلغتنامه دهخداسنگک . [ س َ گ َ ] (اِمصغر) مصغر سنگ . (از برهان ) (فرهنگ رشیدی ). || (از: سنگ + ک ، پسوند شباهت ) نانی که بر سنگ پخته میشود. امروزه نیز سنگک گویند. نام نانی است که چون خمیرآنرا بر روی تنوری که پر از سنگ ریزه است اندازند به این اسم موسوم شده است . (از آنندراج ) <span class="h