۱. برنشاندن چیزی بر چیزی؛ سوار کردن.
۲. بههم پیوستن.
۳. آمیخته کردن؛ مخلوط ساختن؛ آمیختن چیزی با چیز دیگر؛ مرکب کردن.
۱. اختلاط، امتزاج ≠ تجزیه
۲. تالیف، تعبیر، تلفیق
۳. آمیختن، آمیخته کردن، مخلوط کردن ≠ تجزیه کردن
۴. اندام ریخت، شکل
۵. ساختار
آمیزش، آمیزه، آمیغ، هم کرد، هم آمیز