ترجمه مقاله

تشبث

tašabbos

۱. [مجاز] دست انداختن به چیزی برای وسیله قرار دادن آن؛ دستاویز کردن.
۲. [قدیمی] چنگ زدن؛ درآویختن به چیزی.

۱. آویختگی، آویزش، تمسک، توسل، چنگزنی، دستاویزسازی
۲. درآویختن، چنگ زدن، متشبث شدن، دستاویزقرار دادن، متمسک شدن، متوسل شدن

ترجمه مقاله