ترجمه مقاله

تصدیع

tasdi'

باعث زحمت و دردسر شدن؛ مزاحم شدن؛ دردسر دادن.

۱. اذیت، تزاحم، دردسر، زحمت، صداع، مزاحمت
۲. درد سر دادن، باعثزحمت شدن، مزاحم شدن، مصدع شدن

ترجمه مقاله