تصویبنامهلغتنامه دهخداتصویبنامه . [ ت َص ْ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) صورت نوشته شده ٔ امری که در هیأت دولت با رأی اکثریت اعضای دولت مورد قبول قرار گرفته و ظاهراً بشکل قانون درآمده باشد.
شريعةدیکشنری عربی به فارسیتصويبنامه , تصميم , حکم , قانون کلي , قانون شرع , مجموعه کتب , قانون گزاري کردن , () دره عميق وباريک
ایرانشهرلغتنامه دهخداایرانشهر. [ ش َ ] (اِخ ) بمپور. در شهریور 1314 هَ . ش . بموجب تصویبنامه ٔ هیئت وزیران نام «بمپور» به ایرانشهر بدل گردید. شهرستان ایرانشهر شامل بخشهای سرباز، راسک و فیروزآباد می باشد و در مرکز بلوچستان واقع است . جمعیت حوزه ٔ ایرانشهر <span cl
صنارلغتنامه دهخداصنار. [ ص َن ْ نا ] (اِ) در تداول عامه ، مخفف صد دینار است و آن سکه ای بود از مس معادل دو شاهی و ده عدد آن یک قران (یک ریال ) و سالها رائج بود. تاریخ انتشار آن بطور دقیق معلوم نیست ، ولی آنچه مسلم است اینکه در سال 1319 هَ . ق . جریان داشته ؛
دانشگاهلغتنامه دهخدادانشگاه . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) دانشگه . محل دانش . جای دانش . جای علم . || اصطلاحاً مؤسسه ای که تعلیم درجات عالیه ٔ علوم و فنون و ادبیات و فلسفه و هنر کند. این کلمه بجای اونیورسیته بکار رفته است . دانشگاه شعبه هایی بنام دانشکده خواهدداشت و هر دانشکده جای تعلیم رشته ای از رشته