ترجمه مقاله

تعاون

ta'āvon

به هم کمک ‌کردن؛ یکدیگر را یاری ‌کردن؛ مددکاری‌ کردن.

۱. تعاضد، خودیاری، دستگیری، همدستی، همیاری، یاری
۲. خودیاری کردن، همیاری کردن

همیار

ترجمه مقاله