تعمیدلغتنامه دهخداتعمید. [ ت َ ] (ع مص ) بخاک و جز آن بازداشتن توجبه را چندان که به یک جا گرد آید.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || غسل دادن کودک به آب «معمودیه ». (از اقرب الموارد). غسلی مر ترسایان را که کودکان را در آب معمودانی فروبرده غسل دهند و آن را بمنزله ٔ ختنه میدانند
تعمیدفرهنگ فارسی عمیددر مسیحیت، غسلی که کودکان و کسانی که به دین مسیح میگروند با آیین مخصوص بهجا میآورند.
تعمیدفرهنگ فارسی معین(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - به عمد کاری را انجام دادن . 2 - غسل دادن کودکان و کسانی که به دین مسیح می گروند.
تحمتلغتنامه دهخداتحمت . [ ت َ ح َم ْ م ُ ] (ع مص ) خالص گردیدن رنگ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
تحمدلغتنامه دهخداتحمد. [ ت َ ح َم ْ م ُ ] (ع مص ) منت برنهادن . (تاج المصادر بیهقی ). تمدح . (زوزنی ). تمدح و منت نهادن . (آنندراج ). تحمد بر کسی ؛ منت نهادن بر وی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).
تحمیدلغتنامه دهخداتحمید. [ ت َ ] (ع مص ) مبالغت کردن . (تاج المصادر بیهقی ). مبالغه ٔ حمد. (زوزنی ). نیک ستودن . (دهار). نیک ستودن و پی درپی ستایش کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نیک ستودن و پی درپی ستودن . (فرهنگ نظام ) : از سخای تو زبان همه کس بر تو جاری به
تحمیضلغتنامه دهخداتحمیض . [ ت َ ] (ع مص ) اندک کردن از چیز است . (شرح قاموس ). اندک کردن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): حمض لنا فی القری ؛ ای اقل منه . (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (المنجد). || تفخیذ در جماع . (منتهی الارب ). هم زانو شدن در جماع . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ||
تحمیطلغتنامه دهخداتحمیط. [ ت َ ] (ع مص ) مائل کردن درختی بر انگور تا از آفتاب در پناه باشد. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). قرار دادن درختی بر انگور تاآفتاب بر آن نتابد. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || خوار کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). تصغیر چیزی . (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || زدن کس
غسل تعمیدلغتنامه دهخداغسل تعمید. [ غ ُ ل ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صاحب قاموس کتاب مقدس (ص 257) آرد:غسل تعمید یکی از قواعد مقدسه ٔ دینی است که قبل از ظهور مسیح معروف بود و آنجناب آن را از جمله ٔ فرایض کلیسا قرار داد. (انجیل متی 28
غسل تعمیدلغتنامه دهخداغسل تعمید. [ غ ُ ل ِ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صاحب قاموس کتاب مقدس (ص 257) آرد:غسل تعمید یکی از قواعد مقدسه ٔ دینی است که قبل از ظهور مسیح معروف بود و آنجناب آن را از جمله ٔ فرایض کلیسا قرار داد. (انجیل متی 28