ترجمه مقاله

تعویق

ta'viq

۱. بازداشتن.
۲. عقب انداختن؛ تٲخیر و درنگ‌ کردن در کاری.

۱. تاخیر، تعلیق، درنگ، وقفه، دفعالوقت، موکول ≠ تعجیل
۲. عقبانداختن، معوق گذاشتن
۳. تاخیر کردن، درنگورزیدن ≠ شتاب کردن، شتافتن، عجله کردن

ترجمه مقاله