تفاوضلغتنامه دهخداتفاوض . [ ت َ وُ ] (ع مص ) با یکدیگر انباز شدن در کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). با یکدیگر انباز و برابر شدن در کار و مال . (از اقرب الموارد). || برابری : شرکة تفاوض ؛ انبازی برابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
تفاوتلغتنامه دهخداتفاوت . [ ت َ وُ / وِ / وَ ] (ع مص ) از هم جدا و دور شدن دو چیز. و هو علی غیر القیاس لان المصدر من تفاعل بضم العین الا ما روی فی هذالحرف . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). به هر سه حرکات واو درست باشد مگر ضمه ا
تفاودلغتنامه دهخداتفاود. [ ت َ وُ ] (ع مص )همدیگر فایده دادن از علم و هنر و صواب تفاید است . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تقاوللغتنامه دهخداتقاول . [ ت َ وُ ] (ع مص ) با یکدیگر سخن گفتن . (زوزنی ). گفت و شنید نمودن و با کسی قول کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). تفاوض . (اقرب الموارد).
متفاوضلغتنامه دهخدامتفاوض . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) با هم انباز و شریک . (ناظم الاطباء). با یکدیگر انباز شونده در کار. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفاوض شود.