۱. کوتاهی کردن در کاری.
۲. اظهار عجز کردن در کاری.
۳. بیهوده ساختن؛ ضایع کردن.
۴. تلف کردن مال.
۱. اسراف، افراط، تبذیر، زیادهروی، کوتاهی، ولخرجی ≠ افراط
۲. تباهی، تضییع، ضایعسازی
۳. کوتاه آمدن، کوتاهی کردن
۴. برباد دادن، تباه کردن، تلف کردن، ضایع ساختن