لغتنامه دهخدا
رهانیدن . [رَ دَ ] (مص ) رهاندن . متعدی از رهیدن و رستن . تخلیص . نجات دادن . خلاص . رهاندن . (یادداشت مؤلف ). خلاص کردن . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). افلاط. (منتهی الارب ). استنقاذ. (منتهی الارب ) (دهار) (ترجمان القرآن ). انقاذ.(دهار) (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ). تخلیص .