لغتنامه دهخدا
اصیص . [ اَ ] (ع اِ) ظرف شکسته و بقولی نیم سبویی که در آن ریاحین کارند. (از اقرب الموارد). نیم خم . گلدان . آوند شکسته یا آن نصف سبوست که در آن ریاحین کارند. (منتهی الارب ). آوند شکسته و کوزه ای بشکل نصف سبو. (ناظم الاطباء). || لگن و تغار و یا کاسه ٔ بزرگ که در آن بول کنند. (