تلسکلغتنامه دهخداتلسک . [ ت ِ ل ِ ] (اِ) خوشه ٔ کوچک انگور باشد که جزو خوشه ٔ بزرگ است یعنی بر خوشه ٔ بزرگ چسبیده است . (آنندراج ). خوشه ٔ کوچک انگور که یک جزء از خوشه ٔ بزرگ است . (ناظم الاطباء).
تلسکواژهنامه آزادتَلُسک به کسی گفته می شود که لکنت زبان دارد. به شخصی که مدل صحبت کردنش نوک زبونی باشه و یا بعضی حرفهای یک کلمه رو چند بار(به صورت رگباری) تکرار میکنه ،گفته میشود
تلسکوپلغتنامه دهخداتلسکوپ . [ ت ِ ل ِ کُپ ] (فرانسوی ، اِ) دوربین بزرگ که با آن ستارگان رارصد کنند. (فرهنگ فارسی معین ). علمای هیأت دو نوع تلسکوپ بکار میبرند نوع قدیمی تر «منکسرکننده » و نوع دیگر «منعکس کننده » نامیده میشوند. تلسکوپ منکسرکننده دو عدسی دارد. یکی که عدسی شیئی ، یا ابژکتیف ، نامی
تلسکوپفرهنگ فارسی عمید۱. دوربین بسیار بزرگ دارای یک یا چند عدسی و آیینۀ مقعر که و با آن اجسام دور و ستارگان را میبینند.۲. از صورتهای فلکی نیمکرۀ جنوبی آسمان.
تلسکوپTelescopium, Telescope, Telواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کوچک و کمنوری در آسمان جنوبی (southern sky)، در کنار صورت آتشدان
پپتکفرهنگ فارسی عمید۱. یک خوشۀ کوچک که جزء خوشۀ بزرگ است.۲. خوشۀ کوچکی از انگور یا خرما که بیش از چند دانه نباشد. * تِلِسْک.
تلنگلغتنامه دهخداتلنگ . [ ت ِ ل ِ] (اِ) زدن انگشت باشد بر دف و دایره و امثال آن . (برهان ) (از آنندراج ) (از انجمن آرا) (از ناظم الاطباء)(از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) : آنجاکه بچرخ است مه از ضرب تلنگ آتش زند از شوق در آن راه شلنگ رفتیم و رسیدیم و گ
اسپنسرلغتنامه دهخدااسپنسر. [ اِ پ ِ س ِ ] (اِخ ) هربرت . وی در قرن نوزدهم بزرگترین فیلسوف انگلیسی بشمار است . مولد او بسال 1820 م . پدر وجدّ وی معلم کتاب بودند. خود او هنگام تعلم به ریاضیات و علوم فنی مایل بود و مهندسی آموخت ، لیکن دروس وی منتظم نبود، به کتاب خ
تلسکوپلغتنامه دهخداتلسکوپ . [ ت ِ ل ِ کُپ ] (فرانسوی ، اِ) دوربین بزرگ که با آن ستارگان رارصد کنند. (فرهنگ فارسی معین ). علمای هیأت دو نوع تلسکوپ بکار میبرند نوع قدیمی تر «منکسرکننده » و نوع دیگر «منعکس کننده » نامیده میشوند. تلسکوپ منکسرکننده دو عدسی دارد. یکی که عدسی شیئی ، یا ابژکتیف ، نامی
تلسکوپفرهنگ فارسی عمید۱. دوربین بسیار بزرگ دارای یک یا چند عدسی و آیینۀ مقعر که و با آن اجسام دور و ستارگان را میبینند.۲. از صورتهای فلکی نیمکرۀ جنوبی آسمان.
تلسکوپTelescopium, Telescope, Telواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کوچک و کمنوری در آسمان جنوبی (southern sky)، در کنار صورت آتشدان
تلسکوپ آینهچندتکهsegmented mirror telescopeواژههای مصوب فرهنگستانتلسکوپی که آینۀ اصلی آن از نوع آینۀ چندتکه است