تلمبهلغتنامه دهخداتلمبه . [ ت ُ ل ُ ب َ / ب ِ] (اِ) پمپ . ناسوس . اسبابی است که بوسیله ٔ آن هوا یا گاز یا مایعی را از جایی بجایی منتقل سازند. تلمبه ها با فشار هوا کار می کنند. در زمینهای زراعتی تلمبه ها را برای بیرون کشیدن آب از چاهها بکار میبرند، در بعضی از ش
تلمبهفرهنگ فارسی عمید۱. ابزاری که با آن آب را از چاه یا منبع خارج کنند.۲. ابزاری که با آن هوا را وارد لاستیک، توپ و مانند آنها میکنند.۳. (نجوم) صورت فلکی در نیمکرۀ جنوبی آسمان.
تلمبهAntlia, Ant, Air Pumpواژههای مصوب فرهنگستانصورتی فلکی با ستارههای کمنور در آسمان جنوبی (southern sky)، در کنار قَنطورِس و بادبان
تلمبهخانه1pumping stationواژههای مصوب فرهنگستاناتاقکی دارای تلمبه و شیرآلات و تجهیزات برقی لازم برای پمپ کردن آب یا فاضلاب
تلمبهخانه2pump roomواژههای مصوب فرهنگستانمحلی در نفتکشها که افزار پمپ کردن بار در آن تعبیه شده است
تلمبۀ زیرآبیsubmersible pumpواژههای مصوب فرهنگستانتلمبهای که همراه با موتور برقی خود درون محفظۀ آببندیشدهای قرار دارد و میتواند در زیر آب کار کند
تلمبهخانه1pumping stationواژههای مصوب فرهنگستاناتاقکی دارای تلمبه و شیرآلات و تجهیزات برقی لازم برای پمپ کردن آب یا فاضلاب
تلمبهخانه2pump roomواژههای مصوب فرهنگستانمحلی در نفتکشها که افزار پمپ کردن بار در آن تعبیه شده است
مضخةدیکشنری عربی به فارسیتلمبه , تلمبه زني , صداي تلمبه , تپش , تپ تپ , با تلمبه خالي کردن , باتلمبه بادکردن , تلمبه زدن
pumpedدیکشنری انگلیسی به فارسیپمپ شده، با تلمبه خالی کردن، با تلمبه باد کردن، تلمبه زدن، سر و گوش آب دادن
pumpingدیکشنری انگلیسی به فارسیپمپاژ، با تلمبه خالی کردن، با تلمبه باد کردن، تلمبه زدن، سر و گوش آب دادن
چاه خشکdry wellواژههای مصوب فرهنگستانمحفظة خشکی در تلمبهخانه که در آن تلمبهها قرار میگیرند و آب یا فاضلاب از طریق مکش تلمبهها از چاه تر به آن وارد میشود
تلمبهخانه1pumping stationواژههای مصوب فرهنگستاناتاقکی دارای تلمبه و شیرآلات و تجهیزات برقی لازم برای پمپ کردن آب یا فاضلاب
تلمبهخانه2pump roomواژههای مصوب فرهنگستانمحلی در نفتکشها که افزار پمپ کردن بار در آن تعبیه شده است
تلمبهخانة چاهترwet-well pumping stationواژههای مصوب فرهنگستانتلمبهخانه که تلمبة آن از نوع شناور است و در چاه تر قرار گرفته است