تلکسفرهنگ فارسی عمید۱. دستگاهی مخابراتی با قابلیت ارسال و دریافت پیام بهصورت چاپشده.۲. پیام چاپشدهای که بهوسیلۀ این دستگاه ارسال یا دریافت میشود.
تلکسفرهنگ فارسی معین(تِ لِ) [ انگ . ] (اِ.) دستگاه ارتباطی برای ارسال و دریافت پیام که با گرفتن شمارة مخاطب دستگاه تله تایپ آن به کار می افتد و پیام را ثبت می کند.
تلاقسلغتنامه دهخداتلاقس . [ ت َ ق ُ ] (ع مص ) باهم دشنام دادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). تساب و تشاتم . و در الاساس آمده : «عن بعض الاعاریب نحن نتلاقس ؛ ای نتلاقب . (از اقرب الموارد).
مخابراتفرهنگ فارسی معین(مُ بِ) (اِ.) جِ مخابره . تلفن خانه . ؛شرکت ~ شرکتی که مسئولیت تلگراف و تلفن و تلکس و مانند آن را به عهده دارد.