لغتنامه دهخدا
تمثیل . [ ت َ ] (ع مص ) مثل آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تشبیه کردن چیزی را به چیزی : و مثل الشی بالشی تمثیلاً و تمثالاً، تشبیه کرد آن چیز را به آن چیز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نگاشتن پیکر نگاشته مانند پیکری . تمثال . (از منتهی الارب ). نگاشتن پیکر و