تموزلغتنامه دهخداتموز. [ ت َ ] (اِ)... نام ماه اول تابستان و ماه دهم از سال رومیان و بودن آفتاب در برج سرطان . (برهان ) (از ناظم الاطباء). مدت ماندن آفتاب در برج سرطان که رومیان یک ماه شمرند و تموز ماه خوانند.(شرفنامه ٔ منیری ). به زبان رومی ماندن آفتاب در برج سرطان و به هندی تقریباً ساون ...
تموزلغتنامه دهخداتموز. [ ت َ ] (اِخ ) تموز در زبان بابلی خدای بهار بود و او یار، یا شوهر ننا الهه ٔ توالد و تناسل محسوب می شد و همین نام است که در جزو ماههای سریانی آمده است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). نام خدایی . (نخبة الدهر دمشقی یادداشت به خط مرحوم دهخدا) . رجوع به یسنا ج <span class="hl" d
تموزفرهنگ فارسی عمید۱. ماه دهم از ماههای رومی برابر مرداد.۲. ماه هفتم از سال شمسی کشورهای عربی، بین حزیران و آب، مطابق با ژوئیه، دارای ۳۱ روز.۳. [قدیمی، مجاز] تابستان؛ موسم گرما.
تموزفرهنگ فارسی معین(تَ) [ معر. ] (اِ.) 1 - گرمای سخت ، زمان بودن خورشید در برج سرطان . 2 - نام ماه اول تابستان و ماه دهم از ماه های رومیان .
تمیسTamusواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از تمیسیان بالاروندۀ علفی با برگهای قلبیشکل و آرایش مارپیچی و میوههای ستۀ قرمز درخشان
آویشن آزوربهThymus kotschyanus, Thymus eriophorus, Thymus hyrcanus, Thymus arthrocladosواژههای مصوب فرهنگستانگونهای آویشن به شکل بوتهای با ساقههای خیزان و بسیار منشعب و شاخههای گلدهنده به طول 8 تا 18 سانتیمتر و در زیر گلآذین پوشیده از کرکهای نسبتاً کوتاه و خمیده و برگهای تخممرغی یا تخممرغیـ سهگوش به طول 8 تا 14 و به عرض 4 تا 7 میلیمتر و با کرکهای مژهای پراکنده در قاعده و رگبرگهای برجسته و
تموشلغتنامه دهخداتموش . [ ت َ ] (اِ) اسم دیلمی علیق است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). نامی است که در رامیان به تمشک دهند. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بزبان مردم دیلم خار جنگلی متبرک . (ناظم الاطباء). رجوع به تمش و تمشک و جنگل شناسی ج 2 ص <span class="hl" dir="ltr"
تموزانلغتنامه دهخداتموزان . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تموزیلغتنامه دهخداتموزی . [ ت َ] (ص نسبی ) تابستانی منسوب به تابستان : از بس که ربیعی و تموزی دادی به ددان برات روزی . نظامی .رجوع به تموز شود.
تموزانلغتنامه دهخداتموزان . [ ت َ ] (اِخ ) دهی از دهستان درجزین است که در بخش رزن شهرستان همدان واقع است و 600 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
تموزیلغتنامه دهخداتموزی . [ ت َ] (ص نسبی ) تابستانی منسوب به تابستان : از بس که ربیعی و تموزی دادی به ددان برات روزی . نظامی .رجوع به تموز شود.