۱. جدا کردن؛ فرق گذاشتن؛ امتیاز دادن؛ جدا کردن و شناختن چیزها از یکدیگر.
۲. (اسم) قوۀ نفسیه که انسان بهوسیلۀ آن معانی را استنباط میکند.
۳. (اسم) از ابواب نحو.
۴. (اسم) (ادبی) کلمهای که رفع ابهام ماقبل کند، و اگر آن را حذف کنیم جمله ناقص خواهد ماند.
۱. بازشناسی، تشخیص، تعیین، تفکیک
۲. بازشناختن
۳. فرق گذاشتن، تشخیص دادن
۴. تفکیک کردن، جدا کردن