لغتنامه دهخدا
یاز. (نف مرخم ) نموکننده و بالنده ، چه درختی که ببالد گویند «یازید» یعنی بالید. (برهان ) (آنندراج ). بالنده و نموکننده . (ناظم الاطباء). || دست به چیزی دراز کردن را نیز گفته اند. (برهان ) (آنندراج ). دست دراز کننده برای گرفتن چیزی . (ناظم الاطباء). || قصد و اراده کننده . (بره