تنظیملغتنامه دهخداتنظیم . [ ت َ ] (ع مص ) مبالغه ٔ نظم . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). درکشیدن جواهر به رشته وسخن در وزن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). درکشیدن جواهر به رشته و وزن ترتیب دادن سخن را. (ناظم الاطباء). جواهر به رشته کشیدن . (آنندراج ). ترتیب شعر وبه رشته کشیدن مروارید. (ناظم
تنظیمفرهنگ فارسی عمید۱. نظم دادن.۲. مرتب کردن کارها.۳. به رشته کشیدن جواهر.۴. به نظموترتیب درآوردن سخن.
تنظیمدیکشنری فارسی به انگلیسیadjustment, alignment, formulation, modulation, realignment, regulation, systematization, tune-up, tuneup
تنجملغتنامه دهخداتنجم . [ ت َ ن َج ْ ج ُ ] (ع مص ) ستاره شمردن از بیخوابی یا از عشق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تنجیملغتنامه دهخداتنجیم . [ ت َ ] (ع مص ) به بارها دادن مال و آنچه بدین ماند. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پاره پاره گذاردن وام را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پاره پاره گذاردن وام و دیه را. (از اقرب الموارد). || به نجوم حکم کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). وقت و ستاره شناسی کردن . (
تنظملغتنامه دهخداتنظم . [ ت َ ن َظْ ظُ ](ع مص ) درکشیده و راست گردیدن مروارید در رشته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || استقامت امری . (از اقرب الموارد).
تنظیم 1arrangement 3واژههای مصوب فرهنگستان1. سازماندهی مجدد قطعۀ موسیقی برای اجرا با یک یا چند ساز یا آواز دیگر 2. سازآرایی آهنگ در موسیقی مردمپسند
تنظیم 2maneuvreواژههای مصوب فرهنگستانتمامی عملیات تنظیم قطار، شامل جداسازی واگنها و لوکوموتیوها از قطار برای واگذاری به کارگاهها و اتصال آنها به قطار و جابهجایی قطار در خطوط
تنظیمگاهmarshalling yard, shunting yardواژههای مصوب فرهنگستانمحلی در ایستگاه که در آن قطار و بار پذیرفته و ردهبندی میشوند و قطارهای جدید تشکیل و به مقصد مورد نظر اعزام میشوند
تنظیم 1arrangement 3واژههای مصوب فرهنگستان1. سازماندهی مجدد قطعۀ موسیقی برای اجرا با یک یا چند ساز یا آواز دیگر 2. سازآرایی آهنگ در موسیقی مردمپسند
تنظیم 2maneuvreواژههای مصوب فرهنگستانتمامی عملیات تنظیم قطار، شامل جداسازی واگنها و لوکوموتیوها از قطار برای واگذاری به کارگاهها و اتصال آنها به قطار و جابهجایی قطار در خطوط
تنظیم باروریfertility regulationواژههای مصوب فرهنگستانکاهش میزان باروری با گسترش پیشگیری از بارداری و تسهیل دسترسی به سقط
تنظیم پویای گیرانشdynamic ignition timing, stroboscopic ignition timingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تنظیم گیرانش که در آن یک موقعیتسنج نوری نشان میدهد که احتراق در چه زاویهای از چرخلنگر اتفاق میافتد
تنظیم خطtrack lining, lining trackواژههای مصوب فرهنگستانحرکت دادن جانبی خط برای دستیابی به موقعیت افقی موردنظر