تنهیدلغتنامه دهخداتنهید. [ ت َ ] (ع مص ) بلند برآمدن پستان زن و بلندپستان شدن آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تنهدلغتنامه دهخداتنهد. [ ت َ ن َهَْ هَُ ] (ع مص ) باد سرد برکشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). به غم و درد، نفس بیرون دادن . آه کشیدن . (از اقرب الموارد).
تناهدلغتنامه دهخداتناهد. [ ت َ هَُ ] (ع مص ) هرکسی چیزی از نفقه بیرون آوردن برابر یکدیگر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
تناهضلغتنامه دهخداتناهض . [ ت َ هَُ ] (ع مص ) بسوی یکدیگر درواشدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بسوی یکدیگر حمله بردن . (ناظم الاطباء). || آهنگ کردن دو خصم در حرب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).