ترجمه مقاله

تنک

tonok

۱. پهن.
۲. نازک: ◻︎ خدابین شو که پیش اهل بینش / تنک باشد حجاب آفرینش (نظامی۲: ۳۱۷).
۳. کم‌حجم.
⟨ تنک کردن: (مصدر متعدی)
۱. پهن کردن.
۲. گسترانیدن فرش بر روی زمین

۱. کمپشت، کمحجم ≠ انبوه، پرحجم، پرپشت
۲. اندک، کم ≠ زیاد
۳. پراکنده
۴. رقیق ≠ غلیظ
۵. نازک، لطیف ≠ کلفت، خشن
۶. ناانبوه ≠ انبوه

ترجمه مقاله