تنگستنفرهنگ فارسی عمیدفلزی خاکستری، بسیار سخت و دیرگداز که مفتولهای آن در مقابل کشش و حرارت مقاومت بسیار دارد. آلیاژهای آن بهواسطۀ سختی و استحکام اهمیت بسیار در صنعت دارد؛ وُلفرام.
تنگستانلغتنامه دهخداتنگستان . [ ت َ گ ِ ] (اِخ ) میانه ٔ جنوب و مشرق بوشهر، درازای آن از چغادک تا خورشهاب یازده فرسخ ، پهنای آن از دو فرسخ نگذرد. محدود است از جانب مشرق به نواحی اهرم و خورموج و از شمال به نواحی برازجان و از سمت مغرب و جنوب به دریای فارس ... و قصبه ٔ این ناحیه را نیز تنگستان گوین
آخال تنگستنیtungsten inclusionواژههای مصوب فرهنگستانذرات تنگستنی که در جوشکاری قوسیتنگستنی گازمحافظ در درون فلز جوش گیر میافتند
آخال تنگستنیtungsten inclusionواژههای مصوب فرهنگستانذرات تنگستنی که در جوشکاری قوسیتنگستنی گازمحافظ در درون فلز جوش گیر میافتند
جوشکاری قوسی تنگستنی ـ گازمحافظgas tungsten arc welding, GTAW, tungsten inert gas welding, TIG welding, wolfram inert gas welding, WIG, welding, inert gas tungsten arc weldingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوشکاری قوسی که در آن بین الکترود تنگستنی غیرمصرفی و حوضچۀ جوش قوس ایجاد میشود و حفاظت از فلز مذاب با استفاده از گاز خنثی انجام میشود