ترجمه مقاله

تهمتن

tah[a]mtan

۱. تنومند؛ تناور؛ قوی‌جثه؛ نیرومند.
۲. دلیر. Δ دراصل لقب رستم، پهلوان داستانی ایران است.

۱. دلاور، دلیر، شجاع، قوی، گرد، نیرومند
۲. رستم

ترجمه مقاله