ترجمه مقاله

توابع

tavābe'

۱. پیرو؛ پیروی‌کننده.
۲. (اسم) (ادبی) در دستور زبان فارسی، کلمات مهمل و بی‌معنی که دنبال بعضی از کلمات گفته و نوشته می‌شود، مانند «پَخت» در رخت‌وپَخت، و «پاخت» در ساخت‌وپاخت.

۱. متعلقات، وابستهها
۲. حومهها
۳. اطراف
۴. پیروان، چاکران
۵. پیآمدها، نتایج
۶. تابعها

ترجمه مقاله