ترجمه مقاله

توفیدن

tufidan

۱. غریدن؛ دادوفریاد کردن.
۲. جنبیدن: ◻︎ ز آواز گردان بتوفید کوه / زمین شد ز نعل ستوران ستوه (فردوسی: ۱/۸۱ حاشیه).

۱. غریدن، داد و فریاد کردن، غوغا کردن
۲. شورش کردن، شورش کردن
۳. جنبش کردن، نهضت به پا کردن

ترجمه مقاله