توقیفگاهلغتنامه دهخداتوقیفگاه . [ ت َ / تُو ] (اِ مرکب ) زندان . فرهنگستان ایران «بازداشتگاه » را به جای این کلمه پذیرفته است . رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود.
بازبینی توقفگاهیramp checkواژههای مصوب فرهنگستانبازبینی چشمی بیرونی هواگرد به همراه بازبینی وضعیت ترمزها و تایرها و سیالات هیدرولیک و روغن و آب و سایر اقلام مصرفی در محوطة روباز
زندانفرهنگ مترادف و متضاداسارتگاه، بازداشتگاه، بند، بندیخانه، توقیفگاه، حبس، دوستاق، دوستاقخانه، سجن، سلول، سیاهچال، محبس، هلفدونی
هلفدونیفرهنگ مترادف و متضاداسارتگاه، بازداشتگاه، بند، بندیخانه، توقیفگاه، حبس، حبس، دوستاق، دوستاقخانه، زندان، سجن، سلول، سیاهچال، محبس
معکللغتنامه دهخدامعکل . [ م َ ک َ ] (ع اِ)جایی که در آن کسی را نگاه می دارند. (ناظم الاطباء).جایی که کسی را در آن حبس کنند یا بر زمین زنند. (از اقرب الموارد). محبس . توقیفگاه . (از محیط المحیط). || گرفتگی و ضبط و حبس . (ناظم الاطباء).