ترجمه مقاله

توهم

tavahhom

وهم داشتن؛ گمان بردن؛ به گمان افتادن؛ خیال و گمان‌ کردن.

۱. پندار، خیال، زعم، ظن، گمان، وهم ≠ یقین
۲. بیم، ترس، اضطراب، وحشت
۳. پنداشتن، گمان کردن

ترجمه مقاله