25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
لاننده
جنباننده
یورتمه
محرک
سلسله جنبان
دينامي
بیشتر بدانید
وقعات
شاخص شایستگی
guestless
نغن
خُوو
خون گریه کردن
تکاننده
te(a)kānande
معنی
کسی که چیزی را تکان بدهد؛ جنباننده.
جستوجوی دقیق
تکاننده
فرهنگ فارسی عمید
کسی که چیزی را تکان بدهد؛ جنباننده.
تکاننده
فرهنگ فارسی معین
(تَ نَ دِ) (ص فا.) حرکت دهنده ، جنباننده .
جستوجوی متن
گلاننده
فرهنگ فارسی عمید
تکاندهنده؛ تکاننده.