تکنیسینفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که در یک صنعت یا فن دارای آگاهی و تجربه باشد.۲. کسی که در یکی از رشتههای فنی دارای مدرک فوق دیپلم باشد.
تکنیسینفرهنگ فارسی معین(تِ یَ) [ فر. ] (اِ.) شخصی معمولاً با مدرک کاردانی که در فن یا صنعتی دارای تخصص و تجربة علمی باشد، فن ورز.(فره ).
کمککارصحنهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه نه، تکنیسین، برقکار، گریمور، چهرهپرداز، منشی صحنه، مسئول جلوههای ویژه، متصدی لباس انیماتور دکوراتور، طراح صحنه، صحنهآرا، طراح تزیینات
فرد مکانیکفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی ک، اپراتور، مکانیسین، تکنیسین، صنعتگر، مهندس، استادکار، مکانیک لولهکش، جوشکار، مونتاژکار، آهنگر، کانالساز، برقکار، آرماتوربند، آپاراتی، آپاراتچی، ابزارمند، الکتریکی