تیلغتنامه دهخداتی . (اِ) توغ . داغداغان . (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 270 شود.
تیلغتنامه دهخداتی . (اِ) نام دیگر حرف تا. (المعجم از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ت . تا. تاء. (یادداشت ایضاً).
تیلغتنامه دهخداتی . (ص ) مخفف تهی است که خالی باشد. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی )(از غیاث اللغات ) (از فرهنگ جهانگیری ) : آن یکی مردیست قوتش جمله دردوین دگر مردی میان تی همچو گرد. مولوی (نیکلسن دفتر <span class=
آزمون تهنشینیsettleability testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای تعیین قابلیت جدا شدن جامدات از مایع در حوض تهنشینی نهایی
نوترینوی تاؤtau neutrinoواژههای مصوب فرهنگستانذرهای که به همراه تاؤ، نسل سوم لپتونها را تشکیل میدهد و در طبیعت فقط بهصورت چپگرد وجود دارد
آزمون جامدات تهنشینیپذیرsettleable solids testواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای اندازهگیری حجم جامداتی که در یک لیتر نمونه پس از یک ساعت در قیف ایموف تهنشین میشوند
تی تیلغتنامه دهخداتی تی . (اِ) آنچه از خمیر نان بصورت مرغان و جانوران دیگر جهت تسلی طفلان سازند و پزند و بدیشان دهند. (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشیدی ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ). آنچه از آرد به صورت مرغان و دیگر جانوران سازند و پزند بازیچه و خوردن کودکان را.
تِیِ تِیِگویش دزفولیهمانند ، مثل ،( برای زمان به کار می رود ، این زمان مانند آن زمان است) تیِ تیِ پارسالَ
تیرهلغتنامه دهخداتیره . [ رَ / رِ ] (ص ) تاریک و سیاه فام . (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تاریک . (شرفنامه ٔ منیری ) (غیاث اللغات ). تار و مظلم . (ناظم الاطباء). تار. تاریک . مظلم . ظلمانی . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ایرانی باستان «تثریه -
تیدیعلغتنامه دهخداتیدیع. [ ت َ ] (ع مص ) به اَیدَع رنگ کردن جامه را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
دانشسرای مقدماتیلغتنامه دهخدادانشسرای مقدماتی . [ ن ِ س َ ی ِ م ُ ق َدْ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) دارالمعلمین مقدماتی و آن معادل دوره ٔ دوم متوسطه است اما خاص تعلیم و تربیت آموزگاران . و در تهران و تبریز و برخی شهرهای دیگر ایران دائر بوده است . رجوع به دانشسرا شود.
داود بناکتیلغتنامه دهخداداود بناکتی . [ وو دِ ب َ ک َ ] (اِخ ) ابوسلیمان فخرالدین ... صاحب تاریخ معروفیست بنام روضه ٔ اولوالالباب و مشهور به تاریخ بناکتی که در 717 هَ . ق . تألیف شده است . رجوع به ابوسلیمان ... و نیز رجوع به داود بناکتی و داود فناکتی و رجال حبیب ال