تیتولغتنامه دهخداتیتو. (اِ) مرغ آبی است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 418). طیطوی . مرغی آبی است . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : پادشا سیمرغ دریا را ببردخانه و بچه بدان تیتو سپرد .رودکی (از لغت فرس اسدی ایضاً).<
معیار تتاtheta criterionواژههای مصوب فرهنگستاندر نظریۀ زایشی، محدودیتی در تخصیص نقشهای تتا که مطابق با آن هر موضوع فقط یک نقش تتا میپذیرد و هر نقش تتا فقط به یک موضوع تخصیص داده میشود
موج تتاtheta waveواژههای مصوب فرهنگستاندر الکترومغزنگاری، نوعی موج مغزی با بسامدی بین 4 تا 7 هرتز نیز: ضرباهنگ تتا theta rhythm
نظریۀ تتاtheta theory/ θ-theoryواژههای مصوب فرهنگستانیکی از زیرمجموعههای نظریۀ حاکمیت و مرجعگزینی که به نقشهای معنایی موضوعهای جمله میپردازد
تیتوسلغتنامه دهخداتیتوس . (اِخ ) پسر وسپازین و امپراتور روم از 79 تا 81 م . بودو به «خوشی های نوع انسان » ملقب گردید. او بهترین فرمانروا برای مردم بود. او در روزی که نتوانست خدمتی به مردم کند گفت : «عمرم به بیهودگی گذشت » او د
جنبش عدم تعهدnonaligned movement/ non-aligned movementواژههای مصوب فرهنگستانجنبش کشورهای جهان سوم در دوران جنگ سرد برای ابراز هویت جمعی مستقل از شرق و غرب که به کوشش نهرو و ناصر و تیتو به دنبال اجلاس 1955 باندونگ شکل گرفت
تیتوسلغتنامه دهخداتیتوس . (اِخ ) پسر وسپازین و امپراتور روم از 79 تا 81 م . بودو به «خوشی های نوع انسان » ملقب گردید. او بهترین فرمانروا برای مردم بود. او در روزی که نتوانست خدمتی به مردم کند گفت : «عمرم به بیهودگی گذشت » او د
انستیتولغتنامه دهخداانستیتو. [ اَ ] (فرانسوی ، اِ) انجمن علمی یا ادبی . (فرهنگ فارسی معین ). مؤسسه یا سازمان علمی یا ادبی یا هنری .