ترجمه مقاله

تیزبین

tizbin

۱. دارای قوۀ بینایی دقیق.
۲. [مجاز] دقیق، کنجکاو، و باهوش.

۱. تیزنظر، تیزنگر، دقیق، روشنبین، زیرک، کنجکاو
۲. عاقبتاندیش، عاقبتنگر، مالاندیش
۳. صائبنظر، باریکبین

ترجمه مقاله