نان برشتیtoast, toast breadواژههای مصوب فرهنگستاننان ورقهشدۀ چهارگوشی که معمولاً آن را پس از برشته کردن مصرف کنند
شیپوریtubaواژههای مصوب فرهنگستانستون یا مخروطی وارونه از ابر که از پایۀ ابر آویزان است؛ این ابر فرعی بیشتر با کومهای بارا و بهندرت با کومهای همراه است
جانانبرشتیtoast rackواژههای مصوب فرهنگستانوسیلهای برای نگهداری و عرضة قطعات نان برشتهشده متـ . جابرشتی
تواءلغتنامه دهخداتواء. [ ت ِ ] (ع اِ) داغی است چلیپایی بر ران و گردن ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
تیوازلغتنامه دهخداتیواز. (اِ) دسارت باشد و آن اکتساب از راه ناپسندیده است . (برهان ) (ازانجمن آرا) (از آنندراج ). سود و فایده ٔ نامشروع و ناحق . (ناظم الاطباء). در برهان گفته به معنی ... و در فرهنگ ها ندیده ام واﷲ اعلم . (انجمن آرا) (آنندراج ).
تیوایلغتنامه دهخداتیوای . (اِ) تهورباشد و آن بی پروایی و بی تحاشی و بر کاری دویدن . (برهان ). تهور و بی پروایی . (انجمن آرا) (آنندراج ). بی پروایی و تهور و بی تحاشی گری در کاری . (ناظم الاطباء).
تبسلغتنامه دهخداتبس . [ ت ِ ب ِ ] (اِخ ) تب . پایتخت قدیمی بئوسی که امروز بنام «تیوا» مشهور است . رجوع به تب و فرهنگ ایران باستان ص 144 شود.
تیوازلغتنامه دهخداتیواز. (اِ) دسارت باشد و آن اکتساب از راه ناپسندیده است . (برهان ) (ازانجمن آرا) (از آنندراج ). سود و فایده ٔ نامشروع و ناحق . (ناظم الاطباء). در برهان گفته به معنی ... و در فرهنگ ها ندیده ام واﷲ اعلم . (انجمن آرا) (آنندراج ).
تیوایلغتنامه دهخداتیوای . (اِ) تهورباشد و آن بی پروایی و بی تحاشی و بر کاری دویدن . (برهان ). تهور و بی پروایی . (انجمن آرا) (آنندراج ). بی پروایی و تهور و بی تحاشی گری در کاری . (ناظم الاطباء).
ژاتیوالغتنامه دهخداژاتیوا. [ تی ] (اِخ ) نام شهری است به اسپانیا بر مصب مونت سا و در طرف راست ژوکار . این شهر را سان فلیپ دوژاتیوا نیز گویند.