ترجمه مقاله

ثابت

sābet

۱. تغییرناپذیر.
۲. پابرجا.
۳. استوار.
۴. پایدار؛ همیشگی.
۵. آنچه با برهان و دلیل مورد قبول واقع شده؛ مدلّل.
۶. (اسم، صفت) (نجوم) = ثابته
⟨ ثابت شدن: (مصدر لازم) استوار شدن؛ مدلّل شدن؛ محقق شدن.
⟨ ثابت کردن: (مصدر متعدی) محقق کردن؛ مدلّل کردن.

۱. استوار، برقرار، پابرجا، پادار، پایدار، قائم، قرص، محکم، مستقر، مقاوم
۲. باقی، دایم، لایتغیر
۳. قطعی، محرز، محقق، مدلل، مسلم، یقین
۴. واثق
۵. جایگزین
۶. بیحرکت، جایگیر ≠ متحرک

استوار، ایستا، پایا، پا یدار، با دوام، پابرجا، سخت

ترجمه مقاله