ثبوتلغتنامه دهخداثبوت . [ ث ُ ] (ع مص ) ایستادن . برجای ماندن . بُروک . تبراک . قرار گرفتن . || استوار شدن . پایداری . استقرار. || مداومت . || مواظبت . || ثابت شدن . تحقق . || حکم بوجود نسبت . || ثَبت . صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: نزد اشاعره با لفظ کون و وجود مرادف باشد و نزد معتزله اعم ا
ثبوتفرهنگ فارسی معین(ثُ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) استوار شدن ، استقرار یافتن . 2 - بر جای ماندن ، ایستادن . 3 - ثابت شدن امری با دلیل و برهان . 4 - (اِمص .) پایداری ، دوام . 5 - استواری ، استقرار. 6 - تحقق .
تبوتلغتنامه دهخداتبوت . [ ت َ ] (ع اِ) لغتی است در تابوت . (منتهی الارب ) (قطر المحیط). التابوت و التبوت ؛ الصندوق من الخشب و الفلک . ج ، توابیت . (قطر المحیط). تابوت . (ناظم الاطباء). رجوع به تابوت شود.
تبؤطلغتنامه دهخداتبؤط. [ ت َ ب َءْ ءُ ] (ع مص ) (از «ب ٔط») بر پهلو خفتن . || شب کردن بفراخی عیش . || اعراض کردن . (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء): تبأط عنه ؛ اعراض نمود از وی . (ناظم الاطباء).
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ] (ص نسبی ) مقابل سلبی . یطلق علی ما لایکون السلب جزءً من مفهومه و علی ما من شأنه الوجود الخارجی و علی الموجود الخارجی . و یرادف الثبوتی الوجودی . و یجی ٔ فی محله . رجوع به اثباتی شود.
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ](اِخ ) شاعری است و او را دیوانی است بترکی وی اشربه و معاجین در بازار قرامان قسطنطنیه میفروخته است .
ثبوتیهلغتنامه دهخداثبوتیه . [ ث ُ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث ثبوتی . مقابل سلبیه : صفات ثبوتیه . رجوع به اثباتی شود.
ثبوتیفرهنگ فارسی معین( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) اثباتی . مق سلبی . ؛ صفات ~صفاتی که حق تعالی دارا است . مانند: قادر، عالم ، ازلی ، ابدی ، صادق .
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ] (ص نسبی ) مقابل سلبی . یطلق علی ما لایکون السلب جزءً من مفهومه و علی ما من شأنه الوجود الخارجی و علی الموجود الخارجی . و یرادف الثبوتی الوجودی . و یجی ٔ فی محله . رجوع به اثباتی شود.
ثبوتیلغتنامه دهخداثبوتی . [ ث ُ ](اِخ ) شاعری است و او را دیوانی است بترکی وی اشربه و معاجین در بازار قرامان قسطنطنیه میفروخته است .
ثبوتیهلغتنامه دهخداثبوتیه . [ ث ُ تی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث ثبوتی . مقابل سلبیه : صفات ثبوتیه . رجوع به اثباتی شود.
ثبوتیفرهنگ فارسی معین( ~.) [ ع - فا. ] (ص نسب .) اثباتی . مق سلبی . ؛ صفات ~صفاتی که حق تعالی دارا است . مانند: قادر، عالم ، ازلی ، ابدی ، صادق .