جالسون . [ ل ِ] (ع ص ) جمع جالس در حالت رفع. رجوع به جالس شود.
جالسین . [ ل ِ ] (ع ص ) ج جالس در حالت نصب و جر. رجوع به جالس شود.
جلسان . [ ج ُل ْ ل َ ] (معرب ، اِ) معرب گلشن است . (منتهی الارب ).