ترجمه مقاله

جبر

jabr

۱. به‌زور به کاری واداشتن.
۲. (ریاضی) بخش گسترده و مهمی در علوم ریاضی که در آن حروف و علامات به‌جای اعداد به‌کار می‌رود و در حساب فرمول‌های ساده و آسان به‌دست می‌دهد. با به کار بردن حروف و علامات بسیاری از مجهولات را استخراج می‌کنند، و مجهولات عددیه را با زیاد و کم ‌کردن اعداد در مبادی مطلوب به‌دست می‌آورند.
۳. (اسم) [مقابلِ اختیار و تفویض] (فلسفه) =اختیار
۴. [قدیمی] بستن استخوان شکسته و ترمیم آن.
۵. [قدیمی، مجاز] بهبود بخشیدن؛ اصلاح: ◻︎ به روزگاری سلامت شکستگان دریاب / که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند (سعدی: ۹۳).

۱. ضرورت
۲. اجبار، زور، ستم، ظلم، عنف، فشار، قهر
۳. ریاضی ≠ اختیار، تفویض

ترجمه مقاله