پدر جدّ جد اعلا نیای بزرگ فر جدّ
جد اندر جد ، پشت در پشت
سلف، اسبق، جد، سلف، اسبق، جد
كه با جدّ وجهد عفت ورزند - با جدّ و جهد خودداري كنند
= جَد