جلنارلغتنامه دهخداجلنار. [ ج ُل ْ ل َ ] (معرب ، اِ) گل انار. معرب گلنار است و یکی آن جلنارة است . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
فروسرخ جلونگرforward-looking infraredواژههای مصوب فرهنگستانحسگر فروسرخ هواپایه که برای جمعآوری اطلاعات و فراهم آوردن امکانات بهتر برای خلبان جهت پرواز در شب و در شرایط جوّی نامساعد مورد استفاده قرار میگیرد
جلنارةلغتنامه دهخداجلنارة. [ ج ُل ْ ل َ رَ ] (معرب ، اِ) یکی جلنار، بمعنی گل انار. (از اقرب الموارد). رجوع به جلنار شود.
فوطینوسلغتنامه دهخدافوطینوس . (معرب ، اِ) به رومی جلنار است ، و فرفیون را نیز نامند، و خیربو را نیز گویند. (فهرست مخزن الادویه ).
ثمرةالشوک المصریلغتنامه دهخداثمرةالشوک المصری . [ ث َ م َ رَتش ْ ش َ کِل ْ م ِ ] (ع اِ مرکب ) گلنار (جلنار) است .
سطبوسلغتنامه دهخداسطبوس . [ س َ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی گل انار باشد و آن را گلنار خوانند و معرب آن جلنار است . (برهان ) (آنندراج ).
سطیوسلغتنامه دهخداسطیوس . [ س َ ] (معرب ، اِ) اسم یونانی گلنار [ جلنار ] است . (الفاظالادویه ). رجوع به اختیارات بدیعی و تحفه ٔ حکیم مؤمن و فهرست مخزن الادویه شود.
بلوسیطونلغتنامه دهخدابلوسیطون . [ ب َ ] (اِ) گلنار. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). جلنار. (اختیارات بدیعی ). گلنار، و گویند میوه ٔ بَل . (الفاظ الادویة). بلوسطیون . بلوسیطوس . و رجوع به بلوسطیون و بلوسیطوس شود.
جلنارةلغتنامه دهخداجلنارة. [ ج ُل ْ ل َ رَ ] (معرب ، اِ) یکی جلنار، بمعنی گل انار. (از اقرب الموارد). رجوع به جلنار شود.