جلنداءلغتنامه دهخداجلنداء. [ ج ُ ل َ ] (اِخ ) نام پادشاه عمان . (منتهی الارب ) : و جلنداء فی عمان مقیماًثم قیسا فی حضرموت المنیف .اعشی (از منتهی الارب ).
جلندیلغتنامه دهخداجلندی . [ ج َ ل َ دا ] (ع ص ) مرد زیان کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به جلندد شود.