جمزةلغتنامه دهخداجمزة. [ ج ُزَ ] (ع اِ) پاره ای از خرما و مانند آن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). ج ، جُمَز. || لختی از قروت . (منتهی الارب ). || غنچه ٔ گیاه که در آن دانه باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
زمجةلغتنامه دهخدازمجة. [ زِ م ِج ْ ج َ ] (ع اِ) زمجةالظلیم ؛ نوک شترمرغ . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
زاویه ٔ جمیزهلغتنامه دهخدازاویه ٔ جمیزه . [ ی َ ی ِ ج ُ م َ زَ ] (اِخ ) از مراکز اجتماع صوفیان و واقع است در خارج قاهره . این زاویه را امیر سیف الدین جیزک سلاحداری یکی از امیران ملک منصوربن قلاون در 682 هَ . ق . تأسیس کرد و عده ای از صوفیان را در آن مقیم ساخت . (از خ
جانی بیگ گرجیلغتنامه دهخداجانی بیگ گرجی . [ب َ گ ِ گ ُ ] (اِخ ) خوندمیر چنین آرد: آنگاه صاحب قران جمجاه (امیرتیمورگورگان ) بجانب دره جانی بیگ گرجی (گرجستان ) شتافته ، جانی بیگ از خوف جان التجا به آستان دولت آشیان نمود. (از حبیب السیر چ خیام ج 3 ص <span class="hl" dir=
مجازلغتنامه دهخدامجاز. [ م َ ] (اِ) (محرف مزاج ) در تداول عامه ، مزاج . (فرهنگ فارسی معین ) : دیگر اراده این بود که در کورنش آخر احوال خود را به پادشاه جمجاه خورشید کلاه عرض نمائیم چون مجاز مبارک پادشاه بقرار نبود عرض نشد مبادا کلفت خاطر شود ... (نامه ٔ پیرقلی بیک ایلچ
جاهلغتنامه دهخداجاه . (اِ) پارسی باستان یاثه ، هندی باستان یاته . مقام . مکان .منزلت . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). منزلت و مرتبه بنزد پادشاه . (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). منزلت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مکان . جایگاه . مرتبه . درجه . مقام . لیاقت . عظمت . بزرگواری . جلال . (ناظم الاطب
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاه افغان درّانی ابدالی (از 1160 تا 1187 هَ . ق .). ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ آرد: احمدخان ولد زمان خان ابدالی سدوزه ای قبل از ایام سلطنت نادرشاه در دارالسلطنه ٔ هرات متوطن و [