ترجمه مقاله

جمعیت

jam'iy[y]at

۱. (جغرافیا) مردم یا موجودات زنده‌ای که در یک جا گرد آمده باشند.
۲. گروهی از مردم؛ انبوهی از مردم.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی، مجاز] آسودگی خاطر.
۴. (اسم مصدر) [قدیمی] فراهم آمدن و مجتمع شدن؛ متحد گشتن.
۵. (اسم مصدر) [قدیمی] معاشرت؛ همنشینی.

۱. سامان
۲. اسباب
۳. ازدحام، انبوه، شلوغی، کثرت
۴. انجمن، باند، جامعه، جرگه، جماعت، جمع، دسته، عده، فرقه، کانون، گروه، مجتمع، مجمع، محفل، معشر، نفوس

شمار، آمار

ترجمه مقاله