جنحهoffense, criminal offenseواژههای مصوب فرهنگستانهر عمل خلاف قانونی که برای هریک از انواع آن در مجموعۀ قوانین جزایی، مجازات درخواست شده باشد
جنحةلغتنامه دهخداجنحة. [ ج ِ ح َ ] (ع اِ) اِثْم . (محیط المحیط). گناه ، و این لغتی است عامیانه و در هیچ یک از لغت نامه های معتبرنیست . (محیط المحیط). || (اصطلاح حقوق جزا) یکی از اقسام چهارگانه ٔ جرم بشمار میرود و بدو قسم جنحه ٔ کوچک یا تقصیر و جنحه ٔ مهم تقسیم میگردد. مجازات جنحه ٔ مهم از قرا
جنحۀ بزرگfelony, major crime, serious crimeواژههای مصوب فرهنگستانجرم مهم یا نوع خطرناکی از جرم که قابل مجازات حبسِ بیش از یک سال باشد
جنحۀ کوچکmisdemeanor, minor crime, summary offenseواژههای مصوب فرهنگستانجرمی که به دلیل داشتن مجازات کمتر در مقایسه با جنحۀ بزرگ کماهمیت پنداشته میشود و محکومیت حبس یک سال یا کمتر دارد
جنحۀ بزرگfelony, major crime, serious crimeواژههای مصوب فرهنگستانجرم مهم یا نوع خطرناکی از جرم که قابل مجازات حبسِ بیش از یک سال باشد
جنحۀ کوچکmisdemeanor, minor crime, summary offenseواژههای مصوب فرهنگستانجرمی که به دلیل داشتن مجازات کمتر در مقایسه با جنحۀ بزرگ کماهمیت پنداشته میشود و محکومیت حبس یک سال یا کمتر دارد