لغتنامه دهخدا
جنش . [ ج َ ] (ع ص ، اِ) جای نزدیک . (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد): مکان جنش . (ذیل اقرب الموارد) (از آنندراج ). || پیش صبح یا آخر سحر. (منتهی الارب ) (ذیل اقرب الموارد). صغانی آنرا جَنَش ضبط کند. (ذیل اقرب الموارد). || آرزو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ترس . (منتهی الا