فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: ارادۀ اجتماعی وابسته
، سازشکاری، مصالحه، مدارا، مسالمت، سازگاری، تسلیم، گذشت، آشتی
بدهبستان، زدوبند، بندوبست، گاوبندی، ساختوپاخت، ساختوساز، تبانی، توافق، قرارداد
مماشات، سلوک، آرامش، صلح
همدستی، همکاری، دوستی
همزیستی مسالمتآمیز، جنگسرد، جنگ زرگری
آتشبس، برقراری صلح
زمینهسازی، توطئه