لغتنامه دهخدا
گورب . [ رَ ] (اِ) چاقشور ساق کوتاه پشمی باشد که در زمستان در زیر کفش و موزه پوشند، و معرب آن جورب است . (برهان ). چاقشور پشمین که زیر موزه پوشیده جهت دفع سرما، و آن به جای پای تابه باشد، و معرب آن جورب است که الحال به جوراب مشهور است . (رشیدی )... و جورب معرب گورب است و جمع