ترجمه مقاله

حارس

hāres

۱. حفظ‌کننده؛ نگه‌دارنده.
۲. نگهبان؛ پاسبان.

پاسبان، پاسدار، حافظ، حامی، مدافع، مراقب، مستحفظ، مهیمن، نگاهبان، محافظ، نگاهدار، نگهبان

ترجمه مقاله